عاشقانه مامان و باباعاشقانه مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
بابای دوقلوهابابای دوقلوها، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
مامان دوقلوهامامان دوقلوها، تا این لحظه: 32 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

مامان و بابای دوقلوها

تولد من و بابایی و خاله هدی

سلام شکوفه بهاری من هر ماه که نزدیک میشم به ماه دعوتت دلم پر از تپش های عاشقانه می شود برایت و هر وقت حس می کنم یه روزی مادر می شوم اشک مهلت دیدن دنیا رو بهم نمیده و چشم  هام فقط دوست داره تو رو در آغوش بابایی در یک قاب زندگی داشته باشه و این همه ی خوشبختیــــــــــــــــه این روزها باز هم جایت کنارمون خالی بود تولد من که خیلی بهم خوش گذشت خدا رو شکر مامان زهره و بابایی محمود و خاله ها ناهار مهمونمون بودن و برای مامان جونت یه شال خوشگل هدیه آوردن و کادوی باباجون همچنان سورپرایز موند آخه می خوایم چند روز به رفتنمون بگیم که قراره زائر آقا امیرالمومنین باشیم و قدم در بین الحرمین بگذاریم شب هم با خاله الهام رفتیم بیرونا تا...
7 ارديبهشت 1393

روز تولدمه خوشگلم

سلام خوشگلکم امـــــــــــــــــروز برام یه روز خاصه آخـــــــــــــــــــــــه جشن تولدمه   خیــــــــــــــــــــلی خوشحالم مهربون خدا کنه روز خوبی برام رقم بخوره هوراااااااااااااااااااااااااااا 20 دقیقه اس که    ساله شدم  فردا هم تولد باباجونیه  بابایی هم   ساله میشه   خدا رو شاکرم که ما چقـــــــــــــدر خوشبختیم یعنــــــــــی میشه تو هم اردیبهشتی باشی  خدا کنه دوستت داریم عروسک خوشگلمون ...
4 ارديبهشت 1393

روز زن و مادر مبارک

به نام خالق مادر یک دختر وقتی با یه دنیا آرزو " بله " می گوید وارد دنیای زیبای زنانگی می شود یعنی به همه فراز و نشیب های یه زندگی مستقل بله گفته یعنی از آغوش پدر و مادر رها می شود تا در آسمان زندگی مستقلی پرواز کند و بال زدن را بیاموزد و در این مسیر آموختن و تجربه گاه خوشیم و گاه به سختی بال می زنیم اما خداوند در بال های یک زن قدرتی نهاده که در سخت ترین طوفان ها نیز می تواند پرواز کند و خانواده اش را زیر بال هایش امن نگه دارد این زن فقط در یک راه بال هایش می شکند و آن وقتیست که قدرت " مادر " شدن را ازش بگیرند و چه رازیست مادر شدن که از همان آغاز که دختر زاده می شوی با احساسش زندگی می کنی تا وقتی نوزادی را در آغوشت می گیری مادر ...
31 فروردين 1393

باغچه ی پر از امید خونه امون

سلام بهارم سلام بارانم شلام عشـــــــــــــــــق مامان و بابا دلم یه عالمه برات تنگه خوشگلم ، ملوسم این روزها همه چی خوبه جز جای خالیه تو کوچولوی ما و اونم می دونم به زودی میای و دلمون رو شاد می کنی ناناز مامان اینقدر حیاط خونه ی پرمهرمون خوشگل شده که نمی دونی بی خود نیس دوست دارم اردیبهشتی باشی ، می خوام وقتی پاتو میزاری توی خونه امون همه جا رو برات پر از گل های سرخ خوشبو کنم تا بهشون ثابت کنم گل من و بابایی خوشبو ترین گل روی زمینه اون وقتی که بیای همه ی دنیا رو برات زیر و رو می کنیم آخه شوخی که نیس یه فرشته ی زیبا می خواد قدم بزاره توی خونه پرمهرمون عکس های باغچه رز  اینم گل ساعتی خونه که برای اومدنت لح...
27 فروردين 1393

برای وروجکم

ای زمین  ای آسمان بدانید با همه وسعتتان نمی توانید حس ناب مادرانه را لمس کنید حتی یک دختربچه نیز عاشق مامان بازیست یعنی عاشق همان لطافت مادرانه ... دست های مادرانه و حس ناب مادری عزیزکم من با وجود تو مادر می شوم و آمدن تو لطف بزرگ خداوند خواهد بود و لایق دانستن خودش دلم به آمدنت ، لمس کردنت روشنه خوشگلم وروجک مامان خیلی دوستت دارم   برای نیلوفر و باران دو دوست نی نی بلاگی که مادر شدن رو تجربه کردن خیلی خوشحالم انشاالله خوشبخت و شادکام باشند برای مامان سه قلوها هم روزهای خوشی رو آرزومندم ( دیگه تا در آغوش کشیدن هیوا و هیراد و هامون زمان دور نیست...براش خیلی خوشحالم) انشاالله هر کسی از خداوند فرزند م...
19 فروردين 1393

دوقلو

گاهی دلم می گه کاش نی نی دو قلو داشته باشم ولی وقتی شیطنت های دوقلوهای عمو و دخترداییم رو می بینم پشیمون میشم... به خدا :) .. ولی بازم میگم شیرینه  ...
19 فروردين 1393

روزهای عید هم گذشت...

 سلام عزیزکم  گل دخترم ، گل پسرم  حال و احوالتون چطوره؟ من که خیـــــــــــــــلی خوبم آخه یه همسر گل مثل بابایی شما دارم و خانواده ی خوبی که همیشه کنارمون هستن اینم چند روز قبل از عید روی تخته وایتبرد خونه برای عشقمون نوشتم      الهی که بیای تا عشقمون کامل بشه...  من که خیلی دوست دارم تو رو صحیح و سلامت در آغوش بکشم  خیلی دل تنگتم هستم با این که هنوز هیچ کاری برای اومدنت نکردیم  دلم روشنه که زودی بهت می رسیم  از روزهای عید هم برات بگم که خیلی خوب بود و صله ارحام کردیم  13 بدر هم که واقعا خوش گذشت اول با عمو مرتضی و مامان فاطمه رفتیم نیاسر ناهار ...
15 فروردين 1393

عید 93 از راه رسید

عیــــــــــــــــــد 93 از راه رسید واااااااااااااااااااااای که چقدر وشحالم  ان شاالله به حق خانم فاطمه زهرا(س) این سال برای همه سالی پر از شادکامی و خاطره های شیرین باشه سر سفره هفت سین اولش حس خاصی نداشتم ولی همین که صدای نقاره زنی رو از تلویزیون پخش کردن انگار دلم آروم شد و پر از حس خوب شدم چون دلم می خواد با آرامش تمام این سال رو به به بهترین نحو بگذرونم پس با توکل بر خدای رحمان و رحیم   عزیزکم از صمیم قلبم از خدا می خواهم آمدن تو در وجودم به سلامتی ،بهترین اتفاق امسالم باشه وجودت و سالم و صالح بودنت رو از خداوند رحمان و رحیم خواستارم من و بابایی آرزومون فرزندی سالم و صالحه برامون دعا کن خوشگلم ...
1 فروردين 1393

سال 1393 مبارک

سلام جیگر طلای مامان خوبی گلم؟ دیگه دنیا حال و هوای بهار داره و بارون بهاری ، عطر بهار رو با خودش همه جا پراکنده ساخته دلم یه عالمه می خواد باهات حرف بزنم و از آرزوهام و حرف دلام برات بگم وقتی تو نخودی مامان صحیح و سلامت بیای بغلم دیگه دنیا برام بی ارزشترینه من و بابایی همین جوری گاهی می شینیم اسم برات میگیم حالا تا وقتش ببینیم دختر میشی یا پسر هزارتا اسمدیگه هم برای خودمون میگیم خیل دوست داریم که امسال تو تحول زندگی قشنگمون باشی تا ببینیم خدا چی صلاح و مصلحت می دونه خوشگل مامان سال نو رو بهت تبریک میگم البته پیش پیش چون فردا نمی رسم بیام و برات بنویسم و امیدوارم تو هم بهترین ها رو از خدا برای خودت و ما بخوای اینم یه سفره ه...
28 اسفند 1392