عرفات
سلام عزیز دل مامان و بابا
امروز عصر بابایی راهی عرفات شد…
دلم خیلی حس غریبی داره
اینجا نوشتم تا برامون به یادگار بمونه
یه روزی قول بهت میدهم سه تایی میریم… حج عمره هم راضی هستیم
خدایا یاور همسر مهربانم باش مثل همیشه
دلم خیلی براش تنگ شده ولی خیلی جلوی خودم رو گرفتم که یک بار در اعمال سخت ،غصه دار دل من نباشه
ولی خدایا خودت از حال دلم خبر داری
توکل به خودت
به تمام حکمت هایت سر به سجود می نهم
شاید تقدیر اینگونه بود که همسرم در صحرای عرفات باشد و من…
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی