همه کار میکنیم تا بیایی...
سلام عشـــــــق مامان
خوبی عزیزدل مادر؟
بالاخره شروع شد انتظارهام برای در آغوش کشیدنت و شاید خوردن ضدحال هایی که خیلی حال آدمو میگیره
گاهی با خودم میگم کاش یه راه دیگه بود و برای رفتن کربلا اون قرص ها رو نمیخوردم...این همه سال نظم اومدن های پری خانم دستم بود و حالا ... انشاالله این دیگه آخرین ماهی باشه که این خانم خانما تشریف میارن و انشاالله دیگه می خوام گل گلمو درون دلم جا دهم
مگه نمیگن توی قلب آدما جای یه کسی باشه ، اون خدای مهربونه؟؟؟
خب دیگه تو هم یه لطف خدایی پس زودی بیا که الطاف خدا درون قلبم کامل بشه و کنار بابایی براتون قصر بسازم
***امروز نوبت دکتر دارم مامی جونم***
انشاالله همه چیو فراهم می کنیم برای اومدنت...
بابایی هم حال و هوای خودشو داره ، فکر می کنه من متوجه نمیشم
ولی توی دلش مطمئنم غوغاییه برای اومدن وجود تو وروجک جونمون
دوسـتـــــــــــت داریـــــــــــم همه وجودمون