عاشقانه مامان و باباعاشقانه مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
بابای دوقلوهابابای دوقلوها، تا این لحظه: 38 سال و 8 روز سن داره
مامان دوقلوهامامان دوقلوها، تا این لحظه: 33 سال و 9 روز سن داره

مامان و بابای دوقلوها

یه حس خاص...

1393/5/2 12:19
نویسنده : مامان دوقلوها
982 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم

عشق کوچولوی مامان که هنوز نیومده پیشم

چند روز هست درونم یه حس خاصی موج میزنه

نمیدونم چیه و روزی چندین بار از خدا میخواهم حس خوبی باشه و پر از خیر...

گاهی دلم می خواهد زمان از دستم در برود  فکر کنم بابایی چندین ماه دیگه میره سفر...

بهش نگفتم و شاید اولین بار همین جا بخونه ... هر چقدر هم می خواهم حرف مادرم رو گوش بدهم و در حال زندگی کنم انگار نمیشه

دلم از حالا برای بابایی تنگ میشه و شب ها کلی وقت نگاهش می کنم تا خوابم می بره

چه کنم قلبم طاقت نداره یک ماه و چند روز از بابایی دور باشه ...

گاهی خسته میشم ... می خوام بخوابم و دیگه بیدار نشم ، حداقل دل بی قرار اینجور آرومتره...

ولی روزی چند بار با خودم می گویم که من قوی هستم و کسی که می خواهد همسر خوبی باشه باید در همه مراحل زندگیش قوی باشه و همراه و پشتیبان همسرش باشه

خدا کمکمون کنـــ ــه ... دلم رو به با هم بودن ها خوش می کنم ... به زیباترین مرحله زندگیمون که اومدن نی نی گلی هست ... باید آروم باشم تا همسر عزیزم لااقل غصه ی منو نخوره...

خدا را شاکرم بابت مهربونی هاش و رحمانیتش و نعمت هایی که به ما بخشیده ، به خاطر همسر گلم

خدایا شکرت از این همه بزرگیت

شب های قدر خیلی خوش گذشت باهات ... مقلب القلوبمان کردی ... صفا بخشیدی بهمون...شکــــــــر

در این روزهای پایانی ماه رمضان از شما دوستای عزیزم التماس دعا دارمــــــ

 

دلم می خواست می بودی و بغلت می کردم

با یه حسی بهم میگفتی: مامان جونی آروم باش ، خدا همراهمونه

بابایی هم سلامت میره و برمیگرده غصه نخور...

با هم براش نذر هزار تا آیه الکرسی می کنیم ، زودی سلامت برمی گرده

پسندها (4)

نظرات (8)

هستی مامی
2 مرداد 93 13:03
سلام خانومی خوبی؟ انشا الله این مدت دوری زودی بگذره
مامان
5 مرداد 93 8:59
* خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان و این اجازه را به ما دادی تا سحرها عاشقانه با تو سخن بگوییم و درد دلمان را با تو بگوییم و اکنون روز اول شوال را بر ما عید گرداندی عید بر عاشقان مبارکباد.
مامان دوقلوها
پاسخ
عیـــ ــد شما هم پیشاپیش مبارک
مامان نــــاديــــا
5 مرداد 93 10:43
سلام عزيزم خوبي ؟جاي هسري سبز باشه واقعا دور بودن ازشون سخته ولي به چيزاي خوب فکر کردن مثل سوغاتيا حال ادمو خوب ميکنهبغير از شوخي اميدوارم بسلامتي برگرده پيشت و سايه اش يه عمر بالا سرت باشه
مامان دوقلوها
پاسخ
سلام نادیا جون کوچولوت خوبه؟ انشاالله که به سلامتی همه مسافرا برن و برگردن...ممنون از دعای خوبت
نیاز
5 مرداد 93 14:46
سلامممممممم من یلدام بیاچت کنیمممممم
مریم
5 مرداد 93 15:01
سلام عزیزم پیشاپیش عید رو تبریک میگم انشالا به آرزوهای سبزتون برسید
مامان دوقلوها
پاسخ
سلام مریم جون عید شما هم پیش پیش مبارک انشاالله سال دیگه نینی در بغل
زهرا
6 مرداد 93 10:56
خدا رو چه ديدي گلم شايد همسرت كه برگشت كوج چولو از تو دل مامانش بهش خوش آمد گفت؟!!!! يه ماه برو پيش مامان جونو بابا جونو خانوادت يه بار ديگه زندگي مجردي رو تجربه كن , فكر كن نامزدي. غصه نخور ميره با كلي سوغاتي بر ميگرده ايشالا
مامان دوقلوها
پاسخ
انشاالله همین طوری باشه که تو میگی با این که با دوران عقد خیلی بسیار فرق داره ولی چاره ای جز این نیس
فاطمه ع
6 مرداد 93 18:54
سلام عزیزم عیدت مباااااارک ان شاا.. همیشه سلامت وشاد باشید این دوری ها که چیزی نیست گلم و زودتموم میشه
مامان دوقلوها
پاسخ
سلام فاطمه جون عید شما هم مبارکانشاالله یک ماه روزه داری و مناجاتت با خدا اجابت بهترین دعاهات باشه گلم دعا کن دوری همسرم برام زود و آسان به سلامتی تمام شه
مامان فاطمه
7 مرداد 93 0:56
ایشالا همسری به سلامت می ره و برمی گرده و به امید خدا سال دیگه سه نفری عید فطر و جشن می گیرید. عیدت هم مبارک عزیزم.
مامان دوقلوها
پاسخ
انشاالله به دعای تو انشاالله نی نی گلی زودی بیاد عید شما هم مبارک فاطمه جونم