سال 1394 مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
اول ؛ سلام به خدایی که جهان را با بهارش نو کرد
با دست نوازش مهربانانه اش دل ها را جلا می دهد
و با بخشندگیش ، قلب هایمان را پر از نور امید می کند
دوم ؛ سلام به همه ی دوستای گلم
عیدتون مبارک
امیدوارم همتون لباتون پر از گل لبخند باشه و دلاتون پر از عشق و خوشبختی
سوم ؛ سلام به غنچه ی کوچک مامان و بابا که دلم براش هزارتا پر میزنه تا بیاد
امسال سه تا ماهی کوچولو خریدیم ...
دوتاش قرمزه به نیت مامان و بابا که قلبشون برای همدیگه می تپه و یه ماهی کوچولوی سفید به نیت فرشته کوچولومون که می دونم از اون بالا بالاها کنارمونه
عکسشم برات اول متن گذاشتم
خوشگلم ، جیگرم ، فداتشم ، قربونتشم ، عشق ما
بهارمون با اومدنت قشنگ تر میشد ولی خب حتما صلاح و مصلحت خداوند چیز دیگریست
وقت سال تحویل بابایی محمود قرآن رو گشود و سوره مریم اومد ، همون سوره ای که نیم ساعت قبل از نو شدن سال به نیت تو خواندم
بعد برای من و بابایی حافظ رو گشود
و اینگونه غزلی برای غزلم آمد
بهارِ خوشگل ما امیدوارم نوبهار دیگر تو کنارمون باشی و آرزوی بابایی محمود رو که اومد یواشکی توی گوشم گفت ، می خوام سال دیگه صدای نوه ام توی خونه پیچیده باشه رو برآورده کنی
اومدنت بهار ِ زندگی ماست ...
مامانی خیلی تحت فشارم
یه روزی باورم نمی شد از اومدن فرشته کوچولوها توی دل مامانشون یا به دنیا اومدنشون ، دلم از نبود تو غمگین بشه
ولی خب هر کار می کنم از فکر چند ماه انتظارمون بیرون بیام نمیشه...
قرار شد فرشته کوچولوم مواظب مامان و باباش باشه ... پس مواظبمون باش که خوب باشیم
دعامون کن گل مادر
دوستت داریم به اندازه ی همه ی ستاره ها و خیلی بیشتر از اونا
عیدت مبارک بهارم